شایلینشایلین، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

نی نی ناز مامان و بابا

شايلينم

شايلينم بي اراده ي خود پا در اين دنيا نهادي به خواست من ،به خواست پدرت من اما با ترديد و ترس و نگراني روبرو بودم ترديد و ترس از وظيفه ي سنگين نگران از فرداهاي تو واكنون كه تو هستي ما مسئوليم مسئوليم كه فراهم كنيم آنچه را كه نياز براي رشد توست مسئوليم كه هدايت كنيم تورا به سمت انسانيت مسئوليم كه مبادا آنگونه پرورش يابي كه نبايد و مسئوليم و مسئوليم و مسئول...   وتو دختركم در اين دنيا، بياموز اصل هايي كه رنگ باخته اند بياموز محبت را، دوست داشتن را بياموز ساده زيستن را و بياموز آنچه تو را به سمت انسانيت سوق مي دهد اينگونه ب...
19 شهريور 1392

خرابكاري پرنسس

خدايا هزاران بار شكر توانايي هاي دختركم روزبروز داره بيشتر ميشه البته كار منم هر روز بيشتر ميشه بايد حسابي مراقب شيطنتاش باشم (18 شهريور) دستگير كردن شايلين در حال خرابكاري         شايلين در حال خوردن شست پاش(31 مرداد) ...
18 شهريور 1392

175 روز در كنار تو

شايلين نازم امروز پنج ماه و بيست و يك روزه با هميم  175 روز  در كنار من و با من 175 روزي كه با تو شروع شده هر صبحش و با تو هم پايان يافته شباش   ناز دخترم امروز تلاشت نتيجه داد(14 شهريور) دخمل مامان چند روزه كونشو ميده هوا پاهاشم جمع ميكنه  و حسابي تلاش ميكنه كه بره جلو امروز بالاخره تونستي عزيزكم تونستي خودتو بكشي جلو فداي تو بشم من عزيزكم   ...
14 شهريور 1392

سوپ

دخترك نازم سير نميشم از تو از بوسيدنت بغل كردنت بوييدنت از با تو بودن سير نميشم تموم روزم رو با تو ميگذرونم ولي تا نبينمت براي چند دقيقه بازم دلتنگت ميشم دخترك نازم عاشقانه دوست دارم    ناز دخترم امروز براي اولين بار سوپ خوردي (9 شهريور) البته خوردن كه نميشه گفت بيشتر سوپ ريختي     ...
9 شهريور 1392

نازنين دخترم

  دخترم ای شیرین تر از شهد عسل دخترم صد شعر نو یکصد غزل دخترم زیباترین رنگین کمان آفتاب روشن این آسمان دخترم یک عالمه مهر و وفا برترین پیمانه جود و سخا دخترم گلدان گلهای بهار دانه ی یاقوت زیبای بهار دخترم بر درد بی درمان شفا یک ملک در ظاهری انسان نما دخترم الماس انگشتر نشین شاهکاری نیست زیبا تر از این   تو آمدی و خدا خواست دخترم باشی و بهترین غزل توی دفترم باشی خدا کند که ببینم عروس گلهایی خدا کند که تو باغ صنوبرم باشی خدا کند که پر از عشق مادرت باشی خدا کند که پر از مهر مادرم باشی همیشه کاش که یک سمت ، مادرت باشد تو هم بخندی و در سمت دیگرم باشی تو...
8 شهريور 1392

اقاي دكتر

طلاي من امروز نوبت دكتر داشتيم (6 شهريور) خواستم ببرم و چكاپ بشي خدا رو شكر قد و وزنت خوب بود وزن : 7 كيلو قد : 64 سانتيمتر ولي اقاي دكتر يه چيزي گفت كه حسابي من و بابايي رو ناراحت و نگران كرد وقتي با گوشي داشت معاينه ميكرد گفت يه صداي اضافي ميشنوه ماه بعد حتما بايد ببرم و تا چك بشي ايشالا كه هيچ مشكلي نيست عزيزكم     ...
6 شهريور 1392

مادر

نازنين دخترم معني عشق با وجود تو كامل ميشه با جيغ ها و شادي هات تموم دنيا مال من ميشه تو شدي همه زندگيم بهت نياز دارم... به بودنت... خنديدنت... گريه كردنت... با تو كامل شدم دختركم (4 شهريور) ...
4 شهريور 1392

زمان چه زود ميگذره

نازنينم زمان چه زود ميگذره انگار همين ديروز بود تموم وجودم پر از ترس و دلهره بود پارسال مردادو شهريور سختي رو گذروندم ولي الان خدا رو شكر ميكنم كه تو هستي تو رو دارم  ورودت به شهريور مبارك ...
31 مرداد 1392

قابلمه شايلين

دردونه من غذا خور شدي شما(27 مرداد) به توصيه دكتر بهتره غذا رو شروع كنيم يه قابلمه رو گازمون اضافه شده يه قابلمه كوشولو مخصوص شايلين خانوم ولي خيلي خوب نميخوري يعني در واقع بزور ميخوري برعكس بقيه بچه ها هيجاني براي خوردن نداري بيشتر دوست داري غذا رو بمالي به دست و صورتت     ...
27 مرداد 1392